-آيا زيارت امام رضا (ع) مي تواند حج فقرا باشد
-پاسخ درباره محاسبه نفس چیست؟
-پاسخ درباره عشق سازنده است یا ویرانگر ؟
-پاسخ درباره آیا طرز تلقی دنیای غرب از عشق با تصور مردم مشرق زمین از عشق تفاوت دارد؟
-پاسخ درباره اخلاق وعشق
-پاسخ درباره اخلاق مبتنی بردین به چه معناست ؟
-پاسخ درباره آسمانی شدن
-پاسخ درباره تفاوت غبطه خوردن وحسرت خوردن چیست ؟
-پاسخ درباره ورع وتقوا چه تفاوتی باهم دارند ؟
-پاسخ درباره حد و مرز خوش‌اخلاقی و خوش‌رفتاری با دیگر انسان‌ها چیست؟
-شرافت چيست و چگونه مي توانم يك زندگي شرافتمندانه داشته باشم؟(4439)
-راههاي تزكيه و تهذيب نفس چيست؟(1932)
-با توجه به معناي نفق و نفاق در لغت و اصطلاح، آيا كسي كه از مال دنيا برخوردار بوده ولي از بخشش و انفاق خودداري ميكند، منافق خواهد شد؟
(1490)
(1490)
-پاسخ درباره تفاوت غبطه خوردن وحسرت خوردن چیست ؟(1488)
-معناي لغوي و اصطلاحي دعا چيست؟(1470)
-ريشه غرور و خودبيني و راه درمان آن چيست ؟(1458)
-خود حقيقي و واقعي انسان چيست و چگونه بدست مي آيد؟(1169)
-تزكيه و تهذيب نفس چيست؟(1129)
-راه درمان غرور چيست؟(1117)
-پاسخ درباره عشق سازنده است یا ویرانگر ؟(854)
-فرق عشق مجازي و حقيقي چيست(0)
-راه جلوگيري از تكبر چيست؟(0)
-راه تحصيل اخلاص در نماز و توفيق انجام نماز شب چيست؟(0)
-آيا سكوت بهتر است يا حرف زدن؟ در چه مواردي سكوت نارواست؟(0)
-شرايط قبول شدن اعمال چيست؟(0)
-چگونه مي توان هواي نفس را كنترل نمود؟(0)
-آيا عقل نظري بدون تهذيب نفس مي تواند به مراحل عالي كشف حقيقت مي رسد(0)
-منظور از حجاب هاي نوري چيست؟(0)
-با پدر و مادرم چه رفتاري داشته باشم كه با رعايت احترام آنها استقلال خود را حفظ كنم(0)
-درمورد سوء استفاده از جهل افراد چه مي گوييد؟(0)
-فرق عشق مجازي و حقيقي چيست(0)
-راه جلوگيري از تكبر چيست؟(0)
-راه تحصيل اخلاص در نماز و توفيق انجام نماز شب چيست؟(0)
-آيا سكوت بهتر است يا حرف زدن؟ در چه مواردي سكوت نارواست؟(0)
-شرايط قبول شدن اعمال چيست؟(0)
-چگونه مي توان هواي نفس را كنترل نمود؟(0)
-آيا عقل نظري بدون تهذيب نفس مي تواند به مراحل عالي كشف حقيقت مي رسد(0)
-منظور از حجاب هاي نوري چيست؟(0)
-با پدر و مادرم چه رفتاري داشته باشم كه با رعايت احترام آنها استقلال خود را حفظ كنم(0)
-درمورد سوء استفاده از جهل افراد چه مي گوييد؟(0)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.
کد مطلب:19306 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6
ديدگاههاي ارائه شده در مورد ارزشهاي اخلاق را بيان كنيد.
در برابر سوفسطاييان و ديگر كساني كه منكر اصالت اخلاق و به ويژه، منكر اصل عدالت هستند، در ارتباط با اين موضوع، گرايشهاي مختلفي وجود دارد:
الف) گروهي بر اين باورند كه ارزش هاي اخلاقي، داراي واقعيتند و انسان به طور بديهي، آنها را با عقل خود درك مي كند؛ يعني همان طور كه انسان در مسائل نظري بديهيات را به دليل آن كه ثابت و بي چون و چرا هستند، به طور فطري درك مي كند در زمينه مسائل ارزشي و عملي نيز حقايق ثابتي داريم كه عقل به طور فطري و بي چون و چرا آن ها را درك مي كند.
حكما گفته اند: انسان دو نوع عقل دارد: يكي آن كه به ادراكات نظري دست پيدا مي كند. و ديگري آن كه به ادراكات عملي و ارزشي مي رسد و همان طور كه در بخش ادراكات نظري, يك سلسله ادراكات بديهي يا ضروري وجود دارد كه براي تصديق آنها نيازي به برهان نيست و يك سلسله ادراكات نظري يا اكتسابي هست كه در اثبات آنها نيازمند برهان هستيم, در بين ادراكات عملي هم- دقيقاً همانند ادراكات نظري بديهياتي داريم كه عقل, خود به خود, آنها را درك مي كند؛ مانند خوبي عدالت و بدي ظلم, و نظرياتي داريم كه انسان با دليل و برهان, آنها را ثابت مي كند. آنان واژه ((وجدان)) را به كار برده و مي گويند: وجدان انسان, اين حقايق را درك مي كند. بنابراين, ارزش هاي اخلاقي, از اين ديدگاه داراي واقعيتند و از حقايق نفس الامري حكايت دارند و انسان به وسيله عقل عملي يا وجدان خود قادر به درك آنها است.
ب) گروه ديگر معتقدند كه ارزش ها و قضاياي اخلاقي, از قبيل آراي محموده اند كه چون در زندگي اجتماعي انسان مفيدند, در جامعه پذيرفته مي شوند و بنابراين, حكايت از حقايق نفس الامري نمي كنند تا درستي يا نادرستي آن ها از راه تطبيق با آن حقايق, قابل سنجش باشد و اصولاً, صواب و خطا را در اين قضايا راهي نيست؛ زيرا آن ها تنها گرايش هايي هستند كه در اعماق روح و جان انسان يافت مي شوند. درميان اين گرايش ها آن چه كليت و عموميت داشته و در ميان همه انسان ها و همه جوامع, رايج باشند, مقبول و ماندني هستند و مي توان به آن ها استناد كرد و بر پايه آنها، به صورت جدلي، استدلال كرد و آن چه كه عموميت نداشته باشد، تنها در حوزه خاصي معتبر خواهد بود. طرفداران اين نظريه، با توجه به ديدگاه خاص خود، معتقدند كه براي اثبات مسائل اخلاقي نمي توان برهان اقامه كرد كه نتيجه اش يقيني و نقضش محال باشد.
ج) گروه سوم معتقدند كه قضاياي ارزشي، داراي ريشه هايي واقعي و نفس الامري هستند كه بر اساس آن ريشه هاي واقعي، استدلال براي اثبات امور ارزشي نيز امكان پذير خواهد بود. البته استدلال در مورد امور ارزشي، از آن جا كه به اتكاي آن ريشه هاي واقعي انجام مي گيرد، به مقدار اتكاي اين امور ارزشي بر آن واقعيات نيز بستگي خواهد داشت.
الف) گروهي بر اين باورند كه ارزش هاي اخلاقي، داراي واقعيتند و انسان به طور بديهي، آنها را با عقل خود درك مي كند؛ يعني همان طور كه انسان در مسائل نظري بديهيات را به دليل آن كه ثابت و بي چون و چرا هستند، به طور فطري درك مي كند در زمينه مسائل ارزشي و عملي نيز حقايق ثابتي داريم كه عقل به طور فطري و بي چون و چرا آن ها را درك مي كند.
حكما گفته اند: انسان دو نوع عقل دارد: يكي آن كه به ادراكات نظري دست پيدا مي كند. و ديگري آن كه به ادراكات عملي و ارزشي مي رسد و همان طور كه در بخش ادراكات نظري, يك سلسله ادراكات بديهي يا ضروري وجود دارد كه براي تصديق آنها نيازي به برهان نيست و يك سلسله ادراكات نظري يا اكتسابي هست كه در اثبات آنها نيازمند برهان هستيم, در بين ادراكات عملي هم- دقيقاً همانند ادراكات نظري بديهياتي داريم كه عقل, خود به خود, آنها را درك مي كند؛ مانند خوبي عدالت و بدي ظلم, و نظرياتي داريم كه انسان با دليل و برهان, آنها را ثابت مي كند. آنان واژه ((وجدان)) را به كار برده و مي گويند: وجدان انسان, اين حقايق را درك مي كند. بنابراين, ارزش هاي اخلاقي, از اين ديدگاه داراي واقعيتند و از حقايق نفس الامري حكايت دارند و انسان به وسيله عقل عملي يا وجدان خود قادر به درك آنها است.
ب) گروه ديگر معتقدند كه ارزش ها و قضاياي اخلاقي, از قبيل آراي محموده اند كه چون در زندگي اجتماعي انسان مفيدند, در جامعه پذيرفته مي شوند و بنابراين, حكايت از حقايق نفس الامري نمي كنند تا درستي يا نادرستي آن ها از راه تطبيق با آن حقايق, قابل سنجش باشد و اصولاً, صواب و خطا را در اين قضايا راهي نيست؛ زيرا آن ها تنها گرايش هايي هستند كه در اعماق روح و جان انسان يافت مي شوند. درميان اين گرايش ها آن چه كليت و عموميت داشته و در ميان همه انسان ها و همه جوامع, رايج باشند, مقبول و ماندني هستند و مي توان به آن ها استناد كرد و بر پايه آنها، به صورت جدلي، استدلال كرد و آن چه كه عموميت نداشته باشد، تنها در حوزه خاصي معتبر خواهد بود. طرفداران اين نظريه، با توجه به ديدگاه خاص خود، معتقدند كه براي اثبات مسائل اخلاقي نمي توان برهان اقامه كرد كه نتيجه اش يقيني و نقضش محال باشد.
ج) گروه سوم معتقدند كه قضاياي ارزشي، داراي ريشه هايي واقعي و نفس الامري هستند كه بر اساس آن ريشه هاي واقعي، استدلال براي اثبات امور ارزشي نيز امكان پذير خواهد بود. البته استدلال در مورد امور ارزشي، از آن جا كه به اتكاي آن ريشه هاي واقعي انجام مي گيرد، به مقدار اتكاي اين امور ارزشي بر آن واقعيات نيز بستگي خواهد داشت.
اخلاق در قرآن, ج3
آيت الله مصباح يزدي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.